درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید وبلاگی برای عاشقان خودرو و ماشین
آرشيو وبلاگ


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 2484
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

1car
اطلاعات خودرویی روز دنیا-تحلیل خودرویی-قیمت روز خودروها

واقعیت این است که اتومبیل رولزرویس از بهترین اتومبیل های لیموزین در جهان بوده و خواهد بود. هیچ جای شکی نیست که مهندس "رویس" همواره بهترین معیارها و استانداردها را برای ساخت اتومبیل های خود در نظر میگرفت. "فردریک هنری رویس" "Frederick Henry Royce" در 27 می 1863 میلادی در آلوتن نزدیک پترزبورگ بدنیا آمد. ..
او پسر یک آسیابان بود که در کارش ورشکست شده بود. در اوایل دوران زندگی خود مشاغل متعددی از قبیل روزنامه فروشی و پادویی و تلگراف خانه داشت. قبل از اینکه او در خط آهن بزرگ شمال شاگردی و نوآموزی را شروع کند مخارش زندگی اش به وسیله عمه اش پرداخت می شد. مشکلات و مصایب مادی به طور ناگهانی و خیلی زودرس، تعلیمات کارآموزی اش را فسخ نمد و او را مجبور کرد که در یک شرکت تولید کننده ابزار استخدام شود.
وی در اوقات فراغتش به مطالعه دروس مهندسی برق می پرداخت و این مطالعه و گرایش به سوی مسایل فنی سبب گردید تا با یک شرکت مهنسی برق رابطه برقرار کند. قبل از تاسیس شرکت مهندسی برق و الکتریکی خود ، در منچستر با سرمایه ای حدود 20 پوند و با یک شریک ایم شرکت را پایه گذاری و تاسیس کرد. اولین اتومبیل رویس ، یک چهار چرخه فرانسوی ناقص بود که در سال 1903 میلادی جانشین یک مدل فرانسوی دیگر شد. این اتومبیل یک مدل دوسیلندر ناصاف و خشن و پر سر و صدا بود که در طرح آن رویس تغییرات قابل توجهی بوجود آورد. ..
رویس در سال 1904 میلادی ، اتومبیل دوسیلندری ساخت که هر چند موفقیت تجاری ویژه ای را نصیبش ننمود ولیکن عالی تر از مدل های مشابه فرانسوی اش بود. "چالز استوارت رولز" "Charles Stewart Rolls" پسر سوم لرد لینگاتوک بود که از فروش کالسکه های بودن اسبش موفقیت و پیشرفت قابل توجهی کسب کرده و فرد نسبتا مرفهی بود ، چرا که درشکه هایش را به طبقه اعیان و اشراف می فروخت. او اشتباهات زیادی در ابتدای کار مرتکب شد ولی بعدها این اشتباهات را اصلاح کرد.
با ساخت و تولید اتومبیل ، وی اقدام به فروش انواع اتومبیل نمود. لیکن پس از اینکه هنری رویس اتومبیل استثنایی خود را تولید کرد ، رولز در هتل Midland منچستر ترتیب ملاقاتی را با وی داد. نتیجه این مذاکره عقد پیمانی بین این دو مرد بود که به اتومبیل رویس توسط سرمایه و پول رولز رونق بخشید. رویس پنج نوع اتومبیل متفاوت را تولید کرد ، یک اتومبیل با قدرت 10 اسب بخار ، یک اتومبیل با قدرت 15-20 (با موتور و شاسی مشابه) و یک اتومبیل شش سیلندر با 30 اسب بخار قدرت و اتومبیلی با همین قدرت و چهار سیلندر.
اتومبیل های فوق در ماه دسامبر 1904 میلادی در نمایشگاه پاریس به نمایش درآمدند. در همان زمان "رولز" و "رویس" موافقت کردند که اتومبیل های تولیدی شان را از این به بعد تحت عنوان "رولزرویس" بسازند و بفروشند. این شراکت در واقع با نام "رولزرویس" به طور عملی قوت یافت. مرد سوم در این شراکت که مشهور به خط پیوند در "رولزرویس" است ، نامش "کلود جانسن" بود. وی اولین منشی کلوپ اتومبیل سلطنتی بود که تحت تاثیر نبوغ "رولزرویس" قرار گرفت و راننده مسابقات اتومبیل رانی و مهندس بسیار ماهری بود.
اولین اتومبیلی که با نام "رولزرویس" به فروش رسید مدل Silver Chost با موتور شش سیلندر خطی بود که در سال 1906 تولید و در کمتر از یک سال بعنوان بهترین اتومبیل سال دنیا برگزیده شد.
آرم کارخانه "رولزرویس" عبارت است از یک زمینه سیاه که در آن دو عدد حرف R انگلیسی بر روی هم نوشته شده است. این دو حرف معرف نام آقای رولز و رویس هستند.
چند نکته جالب در مورد این کارخانه وجود دارد.
رولزرویس یکی از پیشرفته ترین کارخانه ها در زمینه ساخت موتور هواپیما است تا جایی که موتور هواپیمای کنکورد توسط این کارخانه ساخته شدند.
بر روی جلوپنجره تمامی رولز رویس هایی که از سال 1911 به بعد ساخته شده اند مجسمه یک فرشته از جنس طلا قرار گرفته که امیلی نام داردو به عقیده بسیاری این فرشته تمثال دختری است که آقای رویس به آن دل بسته بود ولی هرگز موفق به ازدواج با او نشد. برخی هم معتقدند این فرشته سمبل آرامش است و The Spirit of Extacy نام دارد.
این مجسمه از طلای 24 عیار و به روش ریخته گری سنتی ساخته می شود که این باعث می شود تا هیچکدام از این مجسمه ها کاملا شبیه به هم نباشند.

اما نکته قابل بحث ، سرنوشت تلخ رولز و رویس در اواخر عمرشان بود. رولز که رد ضمن فروشندگی گاهی اوقات نیز پرواز می کرد در 12 جولای 1910 میلادی در یک نمایش پرواز در "بارن هاوس" کشته شد . یک سال بعد از آن ، رویس خسته از کار برای همیشه کار و خانه اش را ترک کرد. همسرش نیز او را رها کرد و پرستاری به نام "اتل اوبین" از این مرد بزرگ صنعت اتومبیل سازی نگهداری کرد. رویس که در اواخر عمرش به کلی ناتوان و علیل گردیده بود ، سرانجام در تاریخ 22 آوریل 1933 چشم از جهان فرو بست.
آرم تمامی مدل های "رولز رویس" تا سال 1933 با لعاب قرمز پوشیده بود و سپس به رنگ سیاه تغییر پیدا کرد و این تغییر رنگ دلیلی جز درگذشت رویس در ان سال نداشت که به احترام مقام والا و بزرگش ، مسئولین کمپانی برای همیشه آرم اتومبیل را سیاه کردند.



هنری فورد در روز 30 جولای 1863 در شهر Greenfield میشیگان به دنیا آمد. فورد در سن 16 سالگیمزرعه خانوادگی خود را رها کرده و راهی شهر صنعت و ماشین یعنی دیترویت شد چون هیچ علاقه ای به چراندن گاو و گوسفند نداشت.
او در سال 1891 بعنوان سرمهندس شرکت روشنایی ادیسون مشغول به کار می شود.در اینجا فورد میتوانست تا اندکی از عطش علاقه به صنعت و اتومبیل بکاهد ولی این هم برای او کافی نبود. در سال 1896 هنری فورد اولین اتومبیل خود با نام Quadricycle می سازد. برای مردم آن زمان که به گاری و درشکه عادت داشتند دیدن چنین وسیله ای تعجب آور بود. در سال 1899 فورد پس از 8 سال کار در شرکت رو شنایی ادیسون ، رسما وارد دنیای اتومبیل سازان می شود. فورد به عنوان شریک مالی و سرمهندس همکاری خود با شرکت تازه تاسیس Detroid Automobile Company را آغاز می کند. این شرکت سالیانه تعداد اندکی اتومبیل تولید می کرد. در سال 1911 Henry Ford Company یا شرکت هنری فورد تا سیس می شود ولی به دلایل نامعلوم با عدم موفقیت مواجه می شود (شاید به این دلیل که فورد یک مهندس بود نه یک تاجر) . در سال 1902 فورد توسط بانکداران که سهامداران اصلی ین شرکت بودند از کار برکنار می شود و این شرکت تازه تاسیس به کارخانه Cadillac Motor Car Co تغییر نام می دهد. .. ..
ولی او همانند فروچو لامبورگینی و انزو فراری آدمی نبود که از رو برود.
یک سال بعد یعنی سال 1903 ، کارخانه اتومبیل سازی فود تاسیس شد ولی با رویه ای متفاوت.
سیاست اصلی فورد ساخت اتومبیلی بود که حتی الامکان ارزان و بادوام باشدو فورد می خواست اتومبیلی بسازد که قطعات یدکی آن در سرتاسر آمریکا یافت شود. او برای نیل به این هدف با 11 شخص ثروتمند وارد مذاکره شده و کار خود را با سرمایه اس معادل 28 هزار دلار آغاز کرد.اولین اتومبیلی که خط تولید این کارخانه را ترک کرد فود مدل A محصول سال 1903 بود ولی این اتومبیل تفاوت آشکاری با تمامی هم قطارانش داشت. فورد مدل A به روش "تولید انبوه" ساخته می شدو نه به صورت محدود. شبکه فروش قطعات یدکی و خدمات تعمیر آن در سرتاسر خاک آمریکا دایر شده بود و البته رقبای فورد کاملا غافلگیر شده بودند.
در سال 1908 مدل T تولید می شود.
در سال 1910 اولین کارخانه تولید انبوه اتومبیل در Highland Park میشیگان رسما آغاز به کار می کند.
در سال 1913 اولین خط تولید متحرک در Highland Park راه اندازی می شود.
در سال 1914 فورد اعلام میکند که با پرداخت 5 دلار در ازای 8 ساعت کار قصد دارد سود کارخانه را با کارگران خود شریک شود. این تصمیم یک حرکت ظریف و زیبا برای ترقیب کارگران به بهتر کار کردن بود.
در سال 1915 فورد با کشتی اختصاصی خود موسوم به Oscar ll که آنرا کشتی صلح نامیده بود ، راهی نروژ می شود تا در تلاشی بی فایده به جنگ جهانی اول پایان دهد.
در سال 1919 Edsel B . Ford پسر هنری فورد به سمت ریاست کارخانه فورد منصوب می شود.
در سال 1921 کمپانی فورد با تولیدی بالغ بر 55 درصد کل اتومبیل ها ، به بزرگ ترین تولید کننده اتومبیل در جهان تبدیل می شود.
در سال 1932 اولین اتومبیل فورد با موتور هشت سیلندر خورجینی تولید می شود.
در سال 1943 Edsel B . Ford بطور ناگهانی و در سن 49 سالگی پدر خود را برای همیشه تنها می گذارد.
هنری فورد خود رد سال 1947 و در سن 83 سالگی با دنیای اتومبیل ، دنیایی که شاید خود او در پیدایش آن مهمترین نقش را داشت ، خداحافظی کرد در حالی در منزل خود در Dearborn از توابع Fair Lane خاطرات شیرین گذشته را مرور می کرد. هنری فورد همانند تمامی آنانی که نامی بزرگ خلق کردند انسان بزرگی بود.
آرم کاخانه فورد عبات است از یک زمینه بیضی شکل به رنگ آبی که در آن کلمه FORD با خط نستعلیق نوشته شده است. زمینه آبی نشانگر آسمان است ، آسمانی پهناور که وسعت این کارخانه را تداعی می کند ، آسمانی که سایر ستاره های اتومبیل سازی هر از گاهی در آن چشمک می زنند!
امروز 7 کمپانی اتومبیل سازی در زیرمجموعه کمپانی فورد قرار دارند
Aston martin , Land rover , Jaguar , Volvo , Mazda , Mercury , Lincoln
این کمپانی سومین تولید کننده اتومبیل دنیاست.



تاریخ تقریبا کاملی از کمپانی تویوتا:
از ابتدای تاسیس این کمپانی تاکنون بیش از 112 میلیون دستگاه اتومبیل تویوتا تولید شده است.

تاسیس گروه تویوتا را می توان تا زمانی که آقای "ساکیچی تویودا" ماشین نساجی اتوماتیک را اختراع کرد، ردیابی تمود. ساکیچی تمام عمر خود را وقف طراحی و ساخت ماشین آلات نساجی اتوماتیک نمود و 100 اختراع از خود باقی گذاشت که بعضی از آنها متعلق به خارج از ژاپن بود.
در اکتبر 1929 پسر او که "کیچیرو" نام داشت و مدیر اجرایی شرکت نساجی پدر بود سفری به ایالات متحده کرد. وی نمی توانست گفته های پدر خود را فراموش کند. (من وظیفه خد را با ساختن ماشین آلات نساجی به کشورم ادا کردم. تو باید با ساخت خودرو این کار را بکنی)
در سی ام مارس 1930 ، کیچیرو دفتری در گوشه کاخانه نساجی دایر کرد و بهمراه چند مهندس تحقیقات بر روی موتورهای کوچک را آغاز نمود. افراد زیادی او را به این کار تشویق کردند و بعضی ها هم سرمایه گذاری در این طرح را ساده لوحانه می دانستند.
ولی کیچیرو هم مصمم بود و هم معتقد به این اصل که نباید صرفا از آمریکایی ها تقلید کرد. او می گفت که می بایست خودروهایی را به تولید انبوه رساند که با شرایط ژاپن تطابق داشته باشد و قابل رقابت با مدل های خارجی باشد. چه به لحاظ عملکرد و چه به لحاظ قیمت.
بدین ترتیب در سپتامبر سال 1930 واحد اتومبیل تویوتا بنیان گذاری شد. کیچیرو یا جمع آوری افراد مستعد و لایق توانست محیطی را ایجاد کند که کارکنان گاه فراموش می کردند که غذا بخورند یا بخوابند.
آقای "ایچی تویودا" نیز توسط کیچیرو استخدام شد و در این واحد مشغول کار شد."تویوتا موتور کورپوریشن" یا TMC در اوت سال 1937 تاسیس شد. تمامی کارکنان آن زمان معتقد بود که رسالتی بر دوش آنهاست که با تولید خودرویی ژاپنی ، صنعت را در کشور توسعه دهند. به این صورت بود که تمام دانش و مهارت فنی خود را برای اجرای این خواسته بکار بستند.
در سال 1963 "کیچیرو تویودا" توانست اولین کارخانه مونتاژ را تکمیل نماید. طراحی این کارخانه با مساحتی معادل 25 هزار متر مربع طوری صورت گرفته بود که بتواند فرایند تولید را پوشش دهد. در آن زمان فرایند تولید هنوز با مسائل بسیاری مواجه بود از جمله این موارد می توان به بد بودن مواد اولیه ، عدم تقسیم بندی مناسب نیروی انسانی ، کاستی هایی در موارد اولیه اشاره کرد.
نیروی پیش راننده در نوآوری های انقلابی
نولید خودرو با حفظ کیفیت مناسب هنوز آرزویی بیش نبود. کیچیرو که توجه عمیقی به روش های تولید در کارخانه فورد داشت، سخت معتقد بود که راههایی برای تولید بهتر هم وجود دارد. پس از تفکر زیاد ، او روش تولید بهنگام (just-in-time) را ابداع کرد. کیچیرو میگفت فقط باید آنچه را که نیاز است تولید کرد و تحویل محصول می بایست در همان لحظه مورد نیاز صورت گیرد. او معتقد بود که به این ترتیب می توان نیاز به انبار و موجودی های انبار را از بین بود. ..
برای گسترش این مفهوم ، کیچیرو جمله JUST-IN-TIME را با حروف بزرگ در پوسترهایی بر روی دیوارها نوشت و وقت زیادی را برای توجیه کارکنان گذاشت. مثالی که کیچیرو از آن یاد میکرد این بود که اگر شما بخواهید سوار قطار شوید ، تفاوتی نمی کند که شما یک دقیقه دیر کنید یا یک ثانیه ، اگر دیر کنید ، قطار را از دست داده اید. هدف از تولید بهنگام این نیست که به موقع تولید کنید ، به این معنی است که تولید بیشتر از حد نیاز اتلاف است.
این نگرش موثر واقع شد و روش تولید بهنگام به مرور در سیستم تولید تویوتا جای گرفت.
هنگامی که تولید در کارخانه جدیدکومورو آغاز شد ، کیچیرو کتابچه راهنمایی با ضخامت 10 سانتیمتر تهیه کرد که در آن به شرح روش اجرایی این مفهوم برای تمام مراحل تولید پرداخته شده بود.
جنگ جهانی در سال 1950 به پایان یافت و پس از آن ، این مفهوم نیاز به تغییر پیدا کرد. در آن هنگام بود که با کمک "ایجی تویودا" اصلاحات لازم توسط قائم مقام تویوتا ، آقای "تاچی اونو" بر روی این سیستم اعلام شد.
سال 1957 آغاز یکی از بزرگترین چالش ها برای تویوتا بود. در اوت این سال دو مدل تویوتا CROWN به آمریکا صادر شد. این دو خودرو اولین خوردوهای ژاپنی بودند که در خاک آمریکا فرود آمدند.
شوتارو کامی یا ، رییس وقت کمپانی تویوتا همان موقع تصمیمش را گرفته بود. او میگفت "امروز وقت این کار است حتی اگر خودروهای ما دارای کیفیت لازم نباشد ، نباید این فرصت را از دست داد. ما زمانی برای نشستن و تماشا کردن نداریم. ما به یک پایگاه نیاز داریم . ممکن است ابتدای کار برای ورود به بازار با مشکلاتی مواجه شویم ولی در تمام این اوقات تجربه های ارزنده ای می اندوزیم که عملکرد ما را بهبود خواهد بخشید."
وحشت اولین خودروهای ژاپن از بزرگراه های آمریکا
شرکت TOYOTA MOTOR SALES در اکتبر 1957 در آمریکا تاسیس گردید و اولین خودروهای CROWN را در ژوئیه 1958 به بازار آمریکا معرفی کرد.
آن زمان مجلات تخصصی اتومبیل از آن به عنوان خودرویی که آسایش خودروهای استاندارد را دارد و به اندازه خودروهای کوچک اقتصادی است معرفی کردند. بدین ترتیب این خودرو توانست توجه زیادی را به خود جلب نماید. در همان موقع بود که برای مدل های اولیه این خودرو مشکلاتی بوجود آمد. خودرویی که در جاده های ژاپن از شهرت خاصی برخوردار شده بود ، در بزرگراه های طولانی آمریکا دچار مشکل می شد. بدنه CROWN خیلی سنگین بود و در سرعت های بالا پایداری خود را از دست می داد.
این مشکل به این دلیل پیش آمد که ژاپن در آن زمان هنوز بزرگراه نداشت و این خودروها برای این کار تست نشده بودند. ..
در سال 1960 ، مدل بعدی که نام آن "تیارا" بود. (در ژاپن به نام "کرونا" شناخته می شد) نتوانست فروش خوبی داشته باشد. به همین دلیل نیز در دسامبر همان سال تویوتا صادرات خود را متوقف کرد.
با این تجربه تلخ ، تیم های تحقیق و توسعه تویوتا هدف جدیدی را برای خود تعریف کردند. "تولید محصول با کیفیت جهانی". در سال 1964 ، مدل جدید تیارا کامل شده بود و صادرات آن در آوریل 1965 از سر گرفته شد. این خودرو که در آن زمان نسبت به خودروهای دیگر کوچک محسوب می شد ، می توانست مدت های طولانی در بزرگراه ها حرکت کند که این امر در دنیای خودروهای هم کلاس زمان هود امری بی سابقه بود. با استفاده از یک برنامه روش موثر ، فروش این خودرو به مرور افزایش قابل توجهی یافت. صادرات از 3800 دستگاه در سال 1964 به 40700 دستگاه در سال 1967 افزایش یافت.
مشکلات کارگری با اعتماد حل می شود
اعتصابی که اتحادیه های کارگری در سال 1949 اعلام کردند موجب شد بسیاری از کارها متوقف شود. بیش از 1100 شرکت از فوریه 49 تا ماه مارس 1950 ورشکست شدند و بیش از 510 هزار نفر شغل خود را از دست دادند.
تویوتا از این امر مستثنی نبود. جریان پولی تویوتا تا حدی کند شده بود که ورشکستگی دیگر امری غیرممکن پنداشته نمی شد و نیاز به 200 میلیون ین پول نقد مورد نیاز شرکت بود تا این خطر را رفع کند.
گروهی از بانک ها در آخرین لحظات تصمیم گرفتند که این وام را در اختیار تویوتا قرار دهند اما با شرایطی که خودشان تعیین می کنند. یکی از این شروط ، سازماندهی مجدد شرکت بود که موجب می شد فروش شرکت از طریق شرکت مجزایی صورت گیرد و به همین دلیل در آوریل 1950 شرکت فروش تویوتا موتورز تاسیس شد.
در دسامبر 1949 ، شرکت توانست یادداشت تفاهمی با اتحادیه کارگری آن زمان به امضا برساند که براساس آن 10% حقوق و مزایا کسر می شد و در عوض ، شرکت تعهد کرد از برنامه تعدیل نیروی انسانی خود دست بکشد. از ابتدای سال 1950 ، وضعیت روز بروز بدتر شد و در آوریل همان سال اعتصابات شروع شد ، مذاکرات بین کارگران و مدیران به طول انجامید و هر روز لحن های صحبت فی مابین تندتر می شد.
این کشمکش دو ماه به طول انجامید و سرانجام در دهم ژوئن سال 50 یادداشت تفاهمی برای بازسازی ناراحتی های عمیقی را بدنبال داشت ، یکی از آنها ، استعفای رییس وقت شرکت ، آقای "کیچیرو تویودا" و بسته شدن تعدادی از کارخانجات بود. اما بازسازی در مسیر خود قرار گرفته بود. این برهه از زمان تلخکامی های زیادی برای تویوتا بهمراه داشت. تجربه هایی که مدیریت و نیروهای کارگری اصلا مایل به تکرار آن نیستند.
پس از این مناقشات ، مدیریت و نیروی کارگری تویوتا به خوبی دریافتند که تبهات این امر چه مسائلی می تواند باشد و لذا چارچوبی تدوین شد که براساس آن ، شرایط کارگری با پیشرفت شرکت بهبود می یافت. با صنعتی شدن ژاپن و دنیا در آن زمان ، این چارچوب همکاری توانست سنگ بنای خوبی برای افزایش تولید به همراه رضایت منطقی کارکنان باشد. همچنین در سال 1960 که تجارت آزاد شد ، مدیریت و نیروی کارگری توانستند دست به دست هم بسیاری از مشکلات ناشی از بازار رقابتی ایجاد شده را برطرف نماید.
علیرغم سازماندهی های مکرر و تغییرات اساسی در صنعت خودروسازی جهانی ، این توافقات و سیاست ها همچنان در تویوتا حاکم هستند.

مجموع تولیدات کارخانجات تویوتا از ابتدای تاسیس تا پایان سال 99 به یکصد میلیون دستگاه رسید.
اکنون تویوتا بزرگترین ، با کیفیت ترین و پرسود ترین کمپانی خودروسازی دنیاست و همچنین دومین تولید کننده از لحاظ تعداد که توانست در جشن صد سالگی کمپانی فورد آنرا از مقام دوم به سومی کشید و در جایگاه دوم پس از جنرال موتور قرار گرفت.
در اوایل دهه نود تویوتا تصمیم به ورود به دنیا خودروهای لوکس گرفت و چون در نظر مردم نام تویوتا نمیتوانست تداعی کننده یک خودروی لوکس باشد تویوتا تصمیم گرفت نام Lexus (لکسس یا لکسوس) را استفاده کند که بیشتر در بازار آمریکا فروخته میشود.
تویوتا توانست نام لکسس را از یک تازه وارد در ابتدای دهه نود به یکی از با کیفیت ترین خودروها در اوایل قرن جدید برساند و فاصله اش با بهترین اتومبیل های لوکس را به کمترین حد برساند.



اتومبیلی که ما امروز با نام بی ام و می شناسیم فراز و نشیب های بسیاری به خود دیده است.
Kral Rapp در سال 1913 کارخانه Rapp Motoren Werke را پایه گذاری می کند تا علاوه بر دوچرخه ، موتور هواپیما نیز تولید کند. از طرفی Gustav Otto پسر Nikolause Otto (نیکلاس اتو کسی بود که موتورهای چهار زمانه را اختراع کرد) در چند قدمی کارخانه کارل راپ یک کارخانه کوچک هواپیماسازی به اسم Bayerische Flug Werkezeug (BFW) را اداره می کرد.
کارل راپ پس از خریداری کارخانه (BFW) صلحب یکی از بهترین کارخانه های هواپیما سازی می شود. این کارخانه Bayerische Motoren Werke یا BMW نامیده می شود و در سال 1916 با مدیریت Josef Poppz Fran آغاز به کار می کند.
در سال 1917 اولین موتور هواپیما کارخانه بی ام و را ترک می کند.
از آنجایی که بی ام و کار خود را با هواپیما آغاز کرد ، ملخ دوار را به عنوان آرم خود برگزید. ..
آرم بی ام و عبارت است از یک دایره که با دو قطر طولی و عرضی با زاویه 90 درجه به چهار قسمت تقسیم شده و نمایانگر ملخ دوار هواپیما است. چهار خانه ای که بدین شکل بوجود آمده اند ، دو به دو و بصورت ضربدری با رنگ های آبی و سفید رنگ آمیزی شده اند. ..
یک نوار سیاه رنگ این دایره را احاطه کرده است که در قسمت بالایی آن حروف لاتین BMW حک شده اند.
حروف BMW مخفف سه کلمه Bayerische Motoren Werke و به معنای "کارخانه موتور سازی بایرن"است. رنگ های آبی و سفید هم نمایانگر سمبل شهر بایرن هستند.
امروزه بی ام و یکی از مطرح ترین اتومبیل سازان است ولی سیر تکاملی آن ما را به فکر وا می دارد:
ابتدا دوچرخه ، سپس موتور هواپیما ، بعد موتور سیکلت و در انتها اتومبیل!


منبع : مجله عصر نوین اتومبیل
 



کمپانی دایملر - بنز که امروزه رسما به عنوان مرسدس - بنز معروف است در ژوئن 1926 پایه گذاری شد. اساس تشکیل آن تلفیق دو کمپانی هم وطن CiezBen و Dimler Motor Geselleschaft (DMG) بود که هر دو از شرکت های مخترع اتومبیل محسوب می شوند.
CienZen در سال 1871 توسط "کارل بنز" ساخته شد. "گاتلیب دایملر" و دستیار و همکار وی "ویلهم می باخ" نیز در سال 1890 ، DMG را بنا کردند.
با ترکیب این دو کمپانی در حقیقت قدیمی ترین خط تولید اتومبیل سازی جهان بنا نهاده شده. شایان ذکر است که پیش از آن هیچ یک از این دو شرکت مستقل با وجود نزدیکی محل کار خود به هم ، اطلاعی از کار یکدیگر نداشتند.
کارل بنز (1844-1929) در منهیم مغازه داشت. وی در اولین کوشش های خود در سال 1885 توانست اولین اتومبیل خود را با موتور درون سوز تولید کند. در 29 ژانویه 1886 آن را که یک اتومبیل سه چرخ با نام "موتور - واگن" ثبت کرد. در سال 1879 اولین پیشرانه رسمی بنز که در واقع مکملی برای موتور - واگن پیش ساخته بود تولید شد. پیشرانه وی یک چهار زمانه تک سیلندر با سرعت بالا بود. بیشتر تمرکز کاری بنز روی پیشرانه ساکن بود . اما بعدها کارش را روی موتور واگن خود توسعه داد و اولین اتومبیلش را در سال 1888 فروخت. بعد ها در سال 1891 اولین مدل چهار چرخ را تولید کرد. نظر به اتفاقی که در سال 1900 رخ داد ، کمپانی CiezBen به بزرگترین تولید کننده اتومبیل جهان تبدیل شد.
در بخش دیگری از آلمان غربی ، درست در 60 مایلی منهیم ، گاتلیب دایملر (1834-1900) و ویلهم می باخ (1846-1929) در محل کار خود در "کن استات" به فعالیت مشغول بودند. در 29 آگوست 1885 اختراع خود را که یک الگوی پیشرانه گازی مدرن بود به نام "پیشرانه ساعت پدر بزرگ" عرضه کردند. دایملر در هشتم مارس 1886 یک کالسکه خرید که "ویلهم ویمپف" آن را ساخته بود . میباخ مراحل آماده سازی این کالسکه را برای حمل پیشرانه جدید بر عهده داشت. البته طرح های مشابه یعنی یک کالسکه حامل پیشرانه پیش از آن نیز ارائه شده بود. اما این مدل یک تفاوت عمده داشت و آن هم استفاده از پیشرانه درون سوز بود.نویسندگان تاریخ کمپانی مرسدس از آن با عنوان یک "کالسکه بی اسب" نام بردند. ..
در سال 1889 دایملر و می باخ اولین اتومبیل چهر چرخ با پیشرانه چهار زمانه را تولید کردند. در سال 1890 این دو همکار دیرینه ، کمپانی DMG را پایه گذاری کردند و یک سال بعد یعنی در سال 1891 اولین اتومبیل خود را به فروش رساندندخط کاری DMG به گونه ای بود که دوام زمانی میتوانست آنرا به یک ابرقدرت مستقل در عرصه خودرو سازی تبدیل نماید. یعنی با توجه به سابقه کوتاهی که در تاریخچه این شرکت دو نفره ثبت گردید پیشروی DMG در صورت ادامه فعالیت در شرایط مساعد می توانست امروز نام آنرا به جای هر نام دیگری بر سر زبان ها بیاندازد. اما در کنار مسائل سیاسی و تحولات اقتصادی وقت ، مشکلات درونی ، پایه های این کمپانی را سست کرد . در سال 1900 دایملر درگذشت و دیری نپایید که می باخ نیز DMG را ترک کرد. مجموعه این اتفاقات عرصه را برای پیشرفت هر چه بیشتر بنز و کمپانی اش هموار کرد. در سال 1924 پس از جنگ جهانی اول ، کشور آلمان با مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو شد. به همین دلیل یک "توافقنامه مشترک المنافع" میان دو کمپانی خودروساز نذبور منعقد شد به موجب این قرارداد که تا سال 2000 پابرجا بود دو شرکت توافق کردند که هر کدام تحت مارک مستقل خود و با سود مشارکت محصولاتشان را بفروشند. 2 سال بعد در سال 1926 این دو کمپانی رسما با هم ادغام شدند و با نام "دایملر بنز AG" اتومبیل ها و کامیون های خود را عرضه کردند.
کمپانی جدید با یادگاری از دایملر ، یعنی آرم طراحی شده توسط وی وارد عرصه شد. این آرم (یک ستاره سه سویه) نشانگر توانایی های این کمپانی برای استفاده ماشین هایش در هر سه زمینه کاربری زمین ، هوا و دریا (چه نظامی و چه غیر نظامی) بود. این ستاره اولین بار در مدل 1909 تولیدی DMG استفاده شد. البته الگوی فعلی مرسدس بنز یک دایره در اطراف این ستاره دارد که تا قبل از سال 1937 فاقد آن بود.
در هر حال امروزه حاصل ادغام این دو کمپانی رقیب ، سیل عظیم محصولات متعدد و متنوعی است که تقریبا در تمامی زمینه ها ، از دوچرخه سازی تا صنایع نظامی و حتی مسابقات جهانی به بازار عرضه می شود. مرسدس بنز در حال حاضر در بیش از 130 کشور جهان مرکز فروش و خدمات رسمی خود را دایر کرده است.
بیش از 100 سال پیش اولین دستگاه اتومبیل بنز توسط تاجری به نام "امیل یلینک" ساکن شهر نیس فرانسه خریداری شد.دایملر که محصول سال 1897 بود و انجام این معامله سبب شد تا خریدار آن با رئیس کمپانی "ویلهم می باخ" قرارداد ساخت خودروهای دیگر را منعقد کند. بدلیل این مشارکت ، کمپانی اتومبیل سازی نام "مرسدس" رابر روی محصولات تولیدی خود گذاست که نام دختر ده ساله آقای یلینک بود. در همان ماه آقای یلینک مبلغ 550 هزار مارک آلمان ، برای 36 دستگاه اتومبیل سرمایه گذاری کرد که برای آن روزها مبلغ بسیار هنگفتی بود و یک سوم سرمایه کمپانی را تامین کرد. او می توانست با این مبلغ ، 36 دستگاه مرسدس بنز S500 یا بیش از 100 دستگاه مرسدس بنز C200 خریداری کند.
وقتی راننده دایملر "فونیکس" مسابقه ای ، طی انجام مسابقات ئر مسیر نیس _ لاتوربی در سال 1900 دچار سانحه شد ، یلینک تصمیم گرفت اتومبیلی را با ویژگی های مناسب تری عرضه کند. لذا تیم می باخ وارد عمل شد و در دوم آوریل DMG و یلینک به توافق رسیدند
اتومبیل 35 اسب بخاری در کانستات تکمیل شد به نام دخر 10 ساله یلینک به مرسدس تغییر نام یافت و یکماه بعد یلینک اولین اتومبیل خود را تحویل گرفت.
تاریخچه ساخت مرسدس بنز به دو بخش کاملا مجزا تقسیم می شود. بخش نخستین شامل طراحی فنی و مهندسی اتومبیل می شود و تا دهه 60 میلادی می پاید و بخش دیگر زیبایی آفرینی است که تا به امروز ادامه دارد. ..
یکی از مثال های چشمگیر در این مورد ، طراحی رادیاتورهای سنتی بنز است.طراحی سنتی رادیاتورها(جلوپنجره های بعدی) مرسدس بنز که ما امروزه به عنوان نخستین نشانه شناخت این خودرو می شناسیم بیشتر مربوط به دهه 50 میلادی است و در آن زمان بود که هیئت مدیره این کارخانه تصمیم به نگهداری این فرم جلوپنجره بعنوان فرم زیربنایی و اصلی جلوی این خودرو گرفت.
با نگاهی به مدل های گوناگون مرسدس بنز از گذشته تا کنون در میابیم که فرم جلو پنجره این اتومبیل در عین نگهداری شکل سنتی خود همواره در حال تغییر بوده است و با گذشت زمان نیز همیشه مدرن تر از سال پیشین جلوه می کند و درست همینجاست که مهندسین طراح بنز در هنگام طراحی خودروهای جدید کار خود را شروع می کنند و خطهای روی درپوش موتور و بدنه را هماهنگ با آن طرح میکنند

منبع:مجله عصر اتومبیل



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
  • عشق ماشین
  • Car
  • ساعت رومیزی ایینه ای
  • رقص نور لیزری موزیک

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ماشین-car و آدرس 1car.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.